11 نکته برای دستیابی به تعادل در ترکیب بندی عکس
ایجاد تعادل در ترکیب بندی، با توزیع متعادل وزن بصری در تمام عناصر یک عکس حاصل می شود. وزن بصری به میزان تاثیر یا نیرویی که یک عنصر در عکس وارد می کند، اشاره دارد. وزن بصری که توسط عوامل مختلفی مانند رنگ، شکل و اندازه تعیین می شود، برآوردِ میزان توجهی است که بیننده به یک عنصر معطوف میسازد.
با نگاهی به عکس های بالا، متوجه می شوید که هر دو تصویر تک رنگ هستند و افراد را در حال خندیدن نشان می دهند. با این وجود، تنها عکس اول ترکیب متعادلی را به نمایش گذاشته است.
عکس اول با جدا کردن سوژه ها از پس زمینه و برجسته نشان دادن آن ها، بیننده را به خود علاقه مند می کند. در مقابل، عکس دوم به قدری شلوغ است که عملاً هیچ هم نشینی ای بین سوژه ها و پس زمینه به وجود نیامده است. علاوه بر این، عکس دوم دارای چندین سوژه ی ناهمخوان است که به جای اینکه مانند عکس اول مکمل یکدیگر باشند، گویی در حال رقابت بر سر جلب توجه بیننده هستند.
چرا تعادل مهم است؟
برای دستیابی به رشد مداوم مهارت های عکاسی و در واقع ارتقای سطح عکاسی ، باید از خود پرسید که دقیقاً چه ویژگی ای، یک عکس را از عکس دیگر متمایز میکند. و پاسخ این است عامل تعیین کننده، تعادل است.
یک ترکیب بندی نامتعادل میتواند بیننده را از فضای عکس دور کند و تصویری ناخوشایند یا «اشتباه» را به نمایش درآورد. در حالی که یک ترکیب بندی متعادل بیشتر از آن که عکاسی شما را از نظر زیبایی شناختی بهبود بخشد، پذیرش و درک تصویر را برای بینندگان آسانتر می کند.
راهنمای جامع تعادل در عکاسی
اجازه دهید برای درک بهتر، ده عامل مؤثر در ترکیب بندی متعادل را با جزئیات توضیح دهیم:
- در نظر گرفتن تعادل قبل از ثبت تصویر
- فضای مثبت و منفی
- عکس آینهای (تعادل متقارن قراردادی)
- استقرار سوژه (تعادل نامتقارن غیرقراردادی)
- تعادل شعاعی
- تعادل تونالیته
- تعادل رنگ
- تعادل وضوح در مقابل تاری
- بافت متعادل
- تعادل مفهومی یا ادراکی
- در نظر گرفتن تعادل قبل از ثبت عکس
بهترین راه برای اطمینان از ترکیب بندی متعادل، و در عین حال صرف زمان کمتر برای ویرایش آن، این است که ساختار کلی عکس خود را از قبل در نظر بگیرید. قبل از ثبت عکس، چند لحظه به هدف خود و داستانی که می خواهید انتقال دهید، بیندیشید. سپس، سوژه، عناصر پشتیبان و وزن بصری مرتبط با آن را شناسایی کنید. برای یافتن تعادل ترکیبی که مفهوم مورد نظر شما را به طور موثر بیان میکند و روایت شما را با هم ارتباط می دهد، چیدمان و زوایای مختلف را آزمایش کنید.
- فضای مثبت و منفی
یک یادآوری سریع: فضای منفی همان ناحیه ی خالی است که سوژه اشغال میکند. این فضا اغلب با فضای فعال پیش روی سوژه یا جسم بیجان که مشرف به سمت خاصی در کادر قرار گرفته است، اشتباه گرفته میشود. فضای مثبت ناحیه ای است که توسط نقاط کانونی اصلی یا پشتیبان در کادر اشغال میشود.
در نگاه اول، به نظر نمی رسد که این تصاویر وجه اشتراک زیادی داشته باشند. اولی اسکیت بوردری را در حال انجام یک ترفند نشان میدهد و دومی چند نفر را نشان میدهد که در حال بازی هاکی هستند. با این حال، پس از بررسی بیشتر، می بینیم که هر دو عکاس از فضای مثبت و منفی برای ایجاد تعادل استفاده کرده اند.
در هر دو عکس از نواحی تکرنگ و خالی در پسزمینه یا فضای منفی برای برجستهکردن و جداسازی سوژهها استفاده شده است. علاوه بر این، هر دو عکس از فضای مثبت یعنی ناحیهای در کادر که توسط سوژههای اصلی اشغال شده است، تا تحرک و رنگهای متضاد را فراهم کنند که به طور موثر باعث برقراری تعادل شود.
3.عکس آینه ای (تعادل متقارن قراردادی)
شاید دم دست ترین راه برای ایجاد یک ترکیب متعادل از روش آینه ای، سازه های آبی و سایر سطوح بازتابنده باشد. اگر چه برای در نظر گرفتن یک عکس به عنوان نمونهای از تعادل متقارن قراردادی، باید بتوان عکس را به دو قسمت افقی یا عمودی تقسیم کرد به گونهای که یک تصویر آینهای را تشکیل دهد.یافتن انعکاسهای جالب در گودالها یا عکاسی از سوژهها در سطوح بازتابی، دو ابزار مورد علاقه ی من برای ثبت تعادل متقارن هستند. هنگام گرفتن عکسهایی با تقارن قراردادی، به خاطر داشته باشید که مادامی که بتوانید نوعی انعکاس آینه ای در عکس را به نمایش درآورید، نیازی نیست سوژه ی شما دقیقاً در مرکز قرار گیرد. درعوض، اطمینان حاصل کنید که برای ایجاد تعادل مورد نیاز، روی وزن یکسان هر طرف تصویر به خوبی تمرکز کرده اید.
- استقرار سوژه (تعادل نامتقارن غیرقراردادی)
تکنیک بعدی برای ایجاد ترکیب متعادل، با حفظ موضوع عکسهای خارج از مرکز، تعادل غیرقراردادی یا نامتقارن است. همانند تعادل قراردادی، در تعادل غیرقراردادی نیز نیاز است تا تقارن در توزیع برابر وزن بصری در سرتاسر قاب حفظ شود. اما بر خلاف تعادل قراردادی، تعادل غیرقراردادی شامل تصاویر آینه ای یا بازتابی نمی شود.
از نظر تئوری، تعادل نامتقارن بسیار شبیه عکسبرداری نامتعادل به نظر میرسد و مطمئناً در عمل پتانسیل این مورد را دارد. با این حال، هنگامی که تعادل غیرقراردادی به درستی اجرا شود، از طریق تکنیکهای هدفمند و عمدیِ جایگذاری سوژه، که به صورت زیر هستند، به وجود می آید:
-
- گنجاندن سوژه ها در کنار مناطق بزرگ و عمدتاً خالی از فضا
- گنجاندن عناصر حمایتی که بهطور مساوی توجه بصری را جلب میکند.
- استفاده از از قانون یک سوم با قرار دادن سوژه خارج از مرکز کادرنکته:
از عناصر پشتیبانی کننده ی وزن بصری مرکب، چه به صورت جداگانه چه به صورت گروهی، برای متعادل کردن اندازه، شکل و فرم سوژه اصلی استفاده کنید.- تعادل شعاعی
سومین و آخرین نوع تعادل متقارن، تعادل شعاعی است. تعادل شعاعی توجه بیننده را از یک نقطه ی کانونی مرکزی به سمت خارج و لبه ها جلب می کند.
-
- این بار که به دنبال لوکیشن مناسبی می گشتید، نمونههایی که تعادل شعاعی دارند نیز در نظر داشته باشید. در طبیعت، تعادل شعاعی ممکن است به شکل گل یا تار عنکبوت دیده شود. در محیط شهری این تعادل شعاعی را میتوانید در چرخ دوچرخه، اشکال دایره ای شکل در معماری شهری و حتی چرخ فلک نیز پیدا کنید.در هر صورت هدف نهایی تعادل شعاعی این است که توجه بینندگان را به همان عنصر مرکزی معطوف کند.. تعادل تونالیته یکی از خلاقانهترین راهها برای ایجاد ترکیببندی متعادل در عکاسی، تعادل تونالیته ، یعنی توزیع نواحی تیرهتر و روشنتر در کادر است. میتوانید با تبدیل عکسهایتان به سیاه و سفید، تعادل در تونالیته را تمرین کنید، یا حتی میتوانید برای کسب نتیجه ی سریعتر، با برنامه های ویرایش عکس مورد علاقهتان، خلوص (saturation) را کاملاً حذف کنید.
کلید تعادل در تونالیته در یک عکس رنگی این است که هم در آغاز هنگام گرفتن عکس و و هم در انتها هنگام فرآیند ویرایش، تئوری رنگ را به کار ببرید. سایهها و هایلایتها را مرتب یا ویرایش کنید تا پایهای برای تعادل در عکس پیدا کرده و تنهای میانی را برای برقراری ارتباط با بافتها ایجاد کنید.
نکته:
برای شناسایی تناسب تونالیته بیشتر در صحنه، سعی کنید هنگام گرفتن عکس، چشم خود را اندگی تنگ کرده و با دقت نگاه کنید.
- تعادل رنگ
با در نظر گرفتن تئوری رنگ ها، به یاد داشته باشید که رنگ های مختلف دارای مقادیر متفاوتی از شدت، روشنایی، سایه ها، ته رنگ ها و غیره هستند. علاوه بر این، همانطور که از چرخه ی رنگ می دانیم، رنگها می توانند مکمل، متضاد، مشابه و غیره باشند.
تعادل رنگ به شما این امکان را میدهد که این اصول را در عکاسی اعمال کنید، زیرا این کار نیاز به وزن یکنواخت رنگ در کادر بدون از دست دادن کنتراست دارد. به تصویر زیر دقت کنید:
توجه کنید که چگونه عکاس از رنگ آبی زنده ی کت سوژه در کنار مساحت بزرگتری از رنگ متضاد برای ایجاد تعادل استفاده کرده است. در حالی که یک سوژه ی پر جنب و جوش و رنگارنگ به خودی خود باعث ایجاد عدم تعادل می شود، ترکیبی از جایگذاری آن سوژه خارج از مرکز و خنثی سازی رنگ با رنگِ یک ناحیه با مساحت بزرگتر و جنب و جوش کمتر (یا همانطور که در بالا مشاهده شد، رنگ متضاد) تعادل ایجاد میکند.
- تعادل وضوح در مقابل تاری
اگرچه دوربینهای «بزرگ» به شما امکان کنترل دستی روی عمق میدان، فاصله ی بین فوکوس، ناحیه ی شارپ، ناحیه ی خارج از فوکوس و ناحیه ی تار کادر (معمولاً پسزمینه) را میدهند، اما عکاسی با گوشی هوشمند کمی متفاوت است. در تلفنهای هوشمند میتوانیم مانند دوربین های دستی، جلوههای عمق میدان را با لنز ویژه اضافی، حالت عکسبرداری یا در فرآیند ویرایش همانندسازی کنیم.
سعی کنید پسزمینه را محو کنید تا توجه بیننده به سمت نواحی واضحتر و دقیقتر عکس هدایت شود. در حین انجام این کار، توجه کنید که چگونه ترکیبی از فضا و تاری، وضوح را متعادل میکند و توجه بیننده را به سوژه معطوف میسازد.
نکته:
میزان تاری و وضوحی که باید اعمال کنید در درجهی اول به ترکیب عکس بستگی دارد، برخی از تصاویر نسبت به بقیه نیاز به تاری کمتری دارند.
- بافت متعادل
متعادل کردن بافت نیاز به استفاده از یک سطح غیر صاف برای جبران نواحی صاف یا خارج از فوکوس در عکس دارد. هر عنصری یک بافت دارد و با کمک سایر عناصر موجود در کادر می توان آن بافت را برجسته یا کمرنگ کرد.
هنگام ثبت یک عکس تخت (که به آن نمای دید پرنده یا دورنما هم گفته میشود)، ترجیح شخصی من، استفاده از عناصر بافتدار برای ایجاد عمق به یک قاب دو بعدی است. عکسه ای تخت فرصتی عالی برای آزمایش مقیاس و لایه بندی عناصر را فراهم میکنند. همانطور که با چیدمان ها و عناصر مختلف بازی میکنید، توجه داشته باشید که چگونه بافت هر عنصر تعادل بصری کلی تصویر را بهبود میبخشد یا بر هم میزند.
- تعادل مفهومی یا ادراکی
تاکنون اشکال مختلف دست کاری و تنظیم وزن بصری برای ایجاد تعادل توضیح داده شده است. حال بیایید به روش انتزاعی تری برای یافتن و ایجاد تعادل بپردازیم: تعادل مفهومی. تعادل مفهومی به روابط از پیش تعیین شده یا برقرار شده بین عناصر موجود در کادر اشاره دارد.
هنگام عکاسی بیرون از منزل، یکی از نمونههای تعادل مفهومی ، بازی کردن با زمان است. مثلا میتوانیم یک ساختمان قدیمیتر که توسط ساختمان های مدرن احاطه شده است یا والدینی که با یک کودک راه میروند، را مثال بزنیم. در هر دو مورد، این کنار هم قرار دادن چیزهای قدیمی و جدید است که یکدیگر را تکمیل میکنند و باعث ایجاد تعادل میشوند.
- ترکیب نامتعادل
برخلاف ترکیب بندی متعادل، گاهی اوقات عکاسان عمداً عناصر را به صورت نامتناسب در کادر قرار میدهند. این تکنیک که به عنوان ترکیب نامتعادل شناخته میشود، از مکانهای غیرمتعارف، مقیاس، کادربندی، خطوط اصلی، موضوع، ویرایش راهبردی و غیره به تنهایی یا ترکیبی استفاده میکند.
ترکیب نامتعادل چگونه بر عکاسی تأثیر می گذارد؟
ترکیب نامتعادل اغلب باعث ایجاد تنش بصری در عکس میشود. تنش بصری که تنش پویا نیز نامیده میشود، به چگونگی جذب و جلب توجه بیننده توسط عکس شما اشاره دارد. در واقع این تنش بصری است که بیننده را وادار می کند از خود بپرسد «در این عکس چه اتفاقی می افتد؟» و «بعد از گرفتن آن چه اتفاقی افتاد؟».
برخی از نمونههای تنش بصری که ممکن است از قبل با آنها آشنا باشید، تصاویری هستند که سوژههایی را نشان میدهند که به نظر میرسد در حال سقوط یا راه رفتن بر لبه کادر هستند. در عکس بالا، عکاس با حرکت و عمق، تنش بصری ایجاد کرده است.
خلاصه
این نکات و تکنیکها برای ایجاد تعادل در عکاسی شما بسیار کاربردی است. ممکن است شما بتوانید حتی بسته به شکل و اندازه ی سوژه خود، ناخواسته عکس را با اجازه دادن به سوژه برای تسلط بر بخشی از کادر، به راحتی متعادل کنید. همین موضوع را می توان در مورد رنگها، تونالیته، بافتها، تاری یا مفاهیم متضاد نیز بیان کرد.
عکاسی یک هنر کاهشی است، به این معنی که زمانی که در حال ویرایش تصاویر هستید، کاهش رنگ و یا برجسته کردن یک ناحیه خاص میتواند تنها چیزی باشد که برای ایجاد تعادل در خلق عکس، به آن نیاز دارید.
درک چگونگی ارزیابی هر یک از خصوصیات بصری، و تمرین روشهای مختلف برای ایجاد تعادل در عکسها، تنها راه تضمین شده برای آفرینش مداوم عکسهای جذاب با رعایت اصول هنری است.
برچسب:ترکیب بندی, عکاسی پایه