عکسهایی که حکم طلا دارند
حسن غفاری معتقد است، عکسهای باقیمانده از دوران جنگ و جبهه، سرمایه زندگی آسیبپذیرترین هنرمندان آن دوره و هویت تاریخی این سرزمین هستند که برای نگهداری و حفظ آنها باید اقدامات جدی و کاربردی انجام شود.
او در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: در زمان جنگ، عکاسان آسیبپذیرترین روایتگران و هنرمندان بودند. نقاش، نویسنده و طراح میتواند با برداشتهای ذهنی در جامعه، تصور جنگ را به تصویر تبدیل کند، اما عکاس باید رودررو و در جبهههای نبرد دوربین به دست بگیرد و سرش بالا باشد، حتی گاهی برای حفاظت از خودش نمیتواند کلاهخود بگذارد. غالب موضوع عکاسی جنگ، جان باختن است و عکاس هر لحظه با جان دادن خودش نیز دستوپنجه نرم می کند. این نوع عکاسی، سخت و جانفرساست.
او ادامه داد: متأسفانه شاهدیم که آثار این عکاسان در طول زمان از بین میروند یا دیده نمیشوند یا بهشکل مناسبتی به کار گرفته میشوند. در حالی که این عکسها بخشی از تاریخ ما هستند و مربوط به قوم و قبیله، قشر یا حزب خاصی نیستند.
عفاری تأکید کرد: چقدر خوب است که نگاه ما نسبت به داشتن یک موزه برای عکس، جدی باشد. یعنی یک موزه ملی عکس داشته باشیم و در کنار آن، بخشی را هم به عکسهای جنگ اختصاص دهیم، چون نمیتوانیم حجم عظیم عکسهای آن دوره را بهنمایش بگذاریم. برای دیده شدن گنجینهای که تا به حال دیده نشده و در اختیار عموم قرار نگرفته، یکی از راهها داشتن موزه است. خاصیت موزه این است که با نمایش عکس در ابعاد بزرگ، تصاویر اثرگذاری بیشتری دیده و حسوحال جنگ بهتر منتقل میشود. همچنین میتوان با کمک عکس، هنرهای ترکیبی و مفهومی در موزه ایجاد کرد.
این هنرمند به لزوم توجه به معیشت عکاسان جنگ اشاره کرد و گفت: عکاسان مانند سایرین باید پاسخگوی معیشتشان باشند. متأسفانه از طرف آنها، اعتمادی وجود ندارد که آثار خود را در اختیار مراکز کاربردی عکس بگذارند. باید این اعتمادسازی انجام و روی عکسهای جنگ که برخی از آنها حکم طلا را دارند، قیمتگذاری و ارزشگذاری شود. عکاسان جنگ عمر و جان خود را روی این عکسها گذاشتند و سرمایه زندگیشان محسوب میشود و دستاورد آنها از جنگ است. باید از آنها تشکر کرد بهخاطر دقت نظر در نگهداری این گنجینههای معاصر.
این عکاس همچنین بیان کرد: جنگ همیشه محدودیتها و ممنوعیتهای رفتاری زیادی دارد، چون موقعیت حساسی است و همهچیز در آن بهعنوان سند بهشمار میآید. گاهی این نگاه آنقدر محدود میشود که ممکن است یک اختلال در جریان ثبت تاریخی بهوجود آید. این موضوع شامل همه جنگها میشود. در یک مقطعی، ورود عکاسان به جبههها آزاد بود و در مقطعی دیگر، گزینشی انتخاب میشدند. یک عدهای هم نگاهشان به جنگ، نگاه به یک رویداد ویرانگر بود و نگاه ضدجنگ داشتند و گروهی هم فقط عظمت، رشادت و موفقیت را میدیدند.
غفاری ادامه داد: خوشبختانه در طول آن سالها، تلاشهای زیادی برای ثبت واقعیت شد. خیلی از عکاسان ما در آن مقطع به جای اسلحه، دوربین بهدست گرفتند و عکاسی کردند. یک گروه تصویری «چهل شاهد» هم بود که بهصورت فشرده کار کردن با دوربین عکاسی و فیلمبرداری را آموزش دیده بودند. متأسفانه بیشتر این تصویرگران در طول جنگ، به شهادت رسیدند.
او در ادامه به فعالیت انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس در جمعآوری و اسکن عکسهای جنگ اشاره کرد و گفت: اتفاق جالب در پایان جنگ این بود که عکاسان تجربی جنگ و تحصیلکردهی رشته عکاسی مثل شهید سعید جانبزرگی، فرهاد سلیمانی، امیرعلی جوادیان، عباس میرهاشمی، محمود بدرفر، علی فریدونی، محمدحسین حیدری و … دور هم جمع شدند تا اسناد روبه نابودی این دوره را جمعآوری و نگهداری کنند. آنها اعتماد عکاسان جنگ را جلب میکنند و با همتی وصفنشدنی به جمعآوری و احیای آثار آنها میپردازند. انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس در آن سالها گنجینه عظیم و نفیسی را جمعآوری کرد که نوعی تفحص در دنیای عکاسی بهشمار میرود. انجمن با شهامتی که به خرج داد، کتابهای ارزشمند و نفیسی را از آثار عکاسان جنگ منتشر کرده است.
غفاری اضافه کرد: اگر مجموعه دیگری بخواهد به موازات این انجمن چنین کاری را انجام دهد، باید از تجربیات آنها استفاده کند، نه اینکه موازیکاری شود و یک رقابت کاذب شکل گیرد. هنوز که هنوز است بسیاری از عکسهای جنگ که صحنههای واقعی آن دوران را ثبت کردهاند، دیده نشدهاند. عکسهای مستند جنگ، رمز و رازهای ناگشوده در دل خود دارند و روایتکنندهی همت و غیرتی هستند از آزادیخواهی برای نسلهای بعد.